گلبرگ

فقط خدا میداند و بس

گلبرگ

فقط خدا میداند و بس

نیایشی از وحشی بافقی

الهی سینه ای ده آتش افروز  

در آن سینه دلی وان دل همه سوز

هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست

دل افسرده غیر آب و گل نیست 

دلم پر شعله گردان سینه پر دود 

زبانم کن به گفتن آتش آلود 

دلم را سوز عشقی بر جبین نه 

زبانم را بیانی اتشین ده 

نظرات 1 + ارسال نظر
سمیه شنبه 4 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:49 ب.ظ http://golkhanoom27.blogsky.com

سلام خوبین؟
مرسی از اینکه بمن سر زدی و البته ورودت به این دنیای مجازی و آشیانه ساختنت رو تبریک میگم آقا ما دست خالی نیومدیم ها ولی گلفروشی هم این دو رو برها پیدا نکردیم پس با یه سبد لبخند در زدیم و اومدیم تو.
امیدوارم تجربه خوبی برات باشه اینجا و وبت سرشار از شادیهایت باشد

سلام عزیز ممنونم از لطفت حتما منو از نظراتت بهره مند کن قربان تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد